Feeds:
نوشته
دیدگاه

Archive for the ‘احساس بامفهوم’ Category

فنجان کافه لاته

فنجان کافه لاته

چقدر دلم می‌خواد امروز، مثلا عصری غروب، هفت هفت و نیم با یکی برم تنها کافی‌شاپی که میشناسم بشینم یه کافه لاته بخورم؛برم اونجا یکم این ور اون ور را نگاهی بندازم و میزم را بر اساس آدام‌هایی که نشستن انتخاب کنم،
بعد وسایلم را بذارم یه گوشه‌ایی از میز و مکثی ‌کنم؛ آن‌وقت منو را بردارم نگاهی به اسم‌های عجیب و غریبی که هیچی ازشون سردرنمیارم بندازم. بعد بدون توجه به چیزهایی که دیدم می‌گم: یه کافه لاته لطفا !
کافه لاته را اولین بار اینجا سفارش دادم و تاحالا هیچ‌چیز دیگه‌ایی اینجا نخوردم-با تمام اینکه همیشه روی اسم‌های توی منو و قیمتاشون فکر می‌کنم، اما خب هیچ‌وقت به نتیجه نمیرسم… آخه خوردن زیاد مهم نیست، محیطش را دوست دارم؛
اولین بار هم که به نتیجه رسیدم کافه لاته بگیرم، بخاطر تداعی و تضاد بامزه این اسم تو ذهنم بود؛ تصور اینکه کافی‌شاپ-به ظاهر- جای با کلاسی و خیلی وقت‌ها حال و هوای عاشقانه داره و از اینجور حرفا… هرچند نظرم دیگه اینطور نیست، اما ترکیب کافه با لاته باید چیز جالبی بشه: کافی شاپ با آدم‌های لات یا اینکه یک قهوه لاتی میذاره جلوت برای آدم‌هایی که زیاد شبیه حال و هوای کافی‌شاپ نیستند.

یکم که دقت می‌کنم می‌بینم خیلی هم برام مهم نیست شب برم اونجا، این عکسی که دفعه پیش از لیوان کافه لاتم گرفتم وسوسم کرد. عکسی که به خوبی حس اون موقع من را میرسونه: یک عکس که لیوان کافه لاتم که دوسش دارم سوژه اصلی و به زیبایی خود‌نمایی میکنه و از همه جالبترنقطه‌های روشن پس‌زمینه که برای من نمایش دهنده نقطه‌ها و رویا‌های روشن ذهنم در اون موقع بوده و ترکیب فوق‌العاده نور و اشیاه، تلفیق عناصر عکس باهم نشان دهنده اون احساسات زیبای گنگیست که لذت عجیبی برایم دارد. و این یعنی یک عکس عالی، که حس محیط و موجودات را به درستی منتقل کنه نه که نصف حقیقت را بگه(درباره بیان نصف حقیقت می‌توانید به مطلب پرشی به عکاسی؛ فراتر از عکاسی نگاهی بیاندازید) یا اینکه بی‌احساس باشه و یا از همه بدتر اینکه احساس غلطی را نماش بده.
دارم این متن را می‌نویسم که ناخداگاه نگاهم لحظه‌ایی به لیوان چای نصفه نیمه کنار دستم می‌افته و به این فکر فرو می‌روم که الان هم همون حس خوبی را دارم که می‌تونستم با رفتن به کافی شاپ، امشب بدست بیارم و این قضیست که من را منصرف میکنه از رفتن و احساس می‌کنم احساسات خوب/بد را هرجایی می‌تونم پیدا کنم  و من که حس امروزم را پیدا کردم با یه لیوان نصفه، چای کمرنگ…

پ.ن: یسری از عکس‌های نگاتیوم را اسکن کردم. این یکی از اوناست که خیلی ازش خوشم میاد – لینک عکس در deviantArtم: Coffee Latt

Read Full Post »

Older Posts »